با تو بودن برایم عادتی ساخت که بی توبودن را هرگز نتوانم

به من گفت: چون دوستم داری به من نیاز داری یا چون به من نیاز داری دوستم داری؟ گفتم: چون تو رو دوست دارم بی نیازترینم.

آغوشت غاری است که وسوسه میکنه همه را برای پیامبرشدن

در آرزوهایت مــــرا جا کن چون من در زیباترین دعاهایم تو را به یاد دارم

من از اعدام نميترسم. نه از چوبش، نه از دارش. من از پايان بى ديدار ميترسم.

نگین الماس منی / ستاره قلب منی تو موج احساس منی / همیشه در قلب منی

به یادت بودم حتی در شهر قریب مردمان را مثل تو می دیدم در انجا به یادت بودم

روشن ترين روزها در انتظارت خواهد بود. چون من آفتاب را برايت آرزو كردم .

فاصله خط عابر پیاده ندارد ، دست مرا بگیر و از آن رد کن ، قرار دیدار ما هر نیمه شب ، خیالت که نمی گذارد بخوابم

دستهايت را زير تنهاييم ستون كن كه من از آوارگي بي تو بودن ميترسم.

تكرار همه چيز تو دنياخسته كننده است، اما تو مثل نفسي، تكرارت تضمين زندگي است

گفتی اگر خـــــدا بخواهد روزی همدیگر را خواهیم دید.....! ... اما كافیست خودت بخواهی... آنوقت هر روز تو را خواهم دید....!  

با تــو من همیشه برنده ام ! دستهایم را چه عاشقانه گرفته ای ..... یادم تو را فراموش !

ما بدهکاریم به یکدیگر و تمام دوستت دارم هایی که ناگفته ماندن و پشت دیوارغرورمان آن ها را بلعیدیم تا نشان دهیم که منطقی هستیم

اگرسرت را برروی سینه ام بگذاری هیچ صدایی نخواهی شنید قلب من طاقت این همه خوشی را ندارد

گناه من نیست که بعد از < تو > . < او > آمد تقسیر قوانین دستوری است !!!